تاريخ: امروز, : چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391 نويسنده: /user-admin
موضوع:
یک نفر آتش گرفت و دم نزد بی خبر آتش گرفت و دم نزد
باب حاجات تمام انبیا پشت در آتش گرفت و دم نزد
سرو باغ مهربانی ی خدا از کمر آتش گرفت و دم نزد
شمع شام بیکسی های علی هر سحر آتش گرفت و دم نزد
بر غریبی ی امیرالمومنین از جگر آتش گرفت و دم نزد
ساقه ی یاس سپید مرتضی با تبر آتش گرفت و دم نزد
بر سلام بی جواب کوچه ها چشم تر آتش گرفت و دم نزد
چند ماهه بعد بابا دخترش مستمر آتش گرفت و دم نزد
در حضور چشم خونبارعلی محتضر آتش گرفت و دم نزد
کی میسر میشود در روضه اش مختصر آتش گرفت و دم نزد
مرغ عشقی پرشکسته پرکشید همسفر آتش گرفت و دم نزد
راستی این روضه را هم خوانده ام موی سر آتش گرفت و دم نزد
گوشه های آستین و چادرش مثل پر آتش گرفت و دم نزد
دارد میترکد سرم از حرف هایی که میدانم میدانی و شرم دارم از گفتنشان ...اما این امید لحظه ای نگاه توست که مرا زنده نگه داشته و آرزوی دست به دامان شما شدن است که صبورم کرده
اشک بارانم یا فاطمه
پناهــــــم باش که بی پنــــــاه ترینم
تاريخ: امروز, : چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391 نويسنده: /user-admin
موضوع:
ت مظلومانه بی بی دوعالم تسلیت باد. التماس دعا
من غلامی ز غلامان توام یا زهرا
مستمندی به سر خان توام یا زهرا
از زمانی که به خود آمده ام فهمیدم
خاطر آشفته و حیران تو ام یازهرا
من دعا بودم ز روز ازل برلب تو
ذکری از نیمه سوزان توام یازهرا
متولد شده عشق توام بی بی جان
آه پرورده دامان توام یا زهرا
بیت الاحزان دلم شاهد اشک سحرت
اشک آن دیده گریان توام یازهرا
از ازل لطف تو شد شام حالم آری
تا ابد در خور احسان توام یا زهرا
شد یهودی ز نخ چادرت اسلام شناس
فخرم این بس که مسلمان توام یازهرا
ای یتیمان مدینه همه از پخت تو سیر
طالب لقمه ای از نان توام یازهرا
تاريخ: امروز, : چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391 نويسنده: /user-admin
موضوع:
م عليك يا فاطمه زهرا (س)یا بنت الرسول
من خدايم كه همه كوي مرا مي جويند
همه ذرات فلك حمد مرا مي گويند
من خدايم كه همه راه مرا مي پويند
همه جان ها به يد قدرت من مي رويند
همه چيز و همه كس در همه جا مال من است
دل هر جامد و جنبنده به دنبال من است
آن زماني كه زمان ياد ندارد چه زمان
در مكاني كه مكان ياد ندارد چه مكان
نه شبي بود نه روزي نه چرخي و جهان
نه پري بود نه جبرئيل نه دوزخ نه جنان
دل من در پي يك واژه بي خاتمه بود
اولين واژه كه آمد به نظر فاطمه بود
به طفيل گل او ساخته ام دنيا را
من به عشق رخ او ساخته ام طه را
او به من گفت بسازم علي اعلي را
جبرئيل و ملك و آدم پس حوا را
ز ازل تا به ابد هر چه و هر كس هستند
همه مديون رخ فاطمه من هستند
به خداوندي خود فاطمه ام بي همتاست
فاطمه چون من تنها به دو عالم تنهاست
در ميان همه آثار كه از من برپاست
همه دار و ندارم گل روي زهرا است
چه شبی است امشب خدایا....
این بنده تو هیچ گاه اینقدر بی تاب نبوده است این دل هیچگاه اینقدر نلرزیده است
این اشک اینقدر مدام نباریده است چه کند علی با اینهمه تنهایی؟؟
ای خدا درسوگ پیامبرت که سخت ترین مصیبت عالم بود دلم به فاطمه خوش بود اما...
اکنون چه بگویم؟اینهمه تنهایی را کجا ببرم؟
با رفتن او خستگی های گذشته رانیز بردوش خود احساس میکنم
خسته ام خدایا چقدرهم خسته ام....
چگونه بدن این عزیز را شستوشو کنم؟اگر تغسیل فاطمه به اشک چشم مجاز بود
اب را براوحرام میکردم و اگردفن واجب نبود خاک راهم بربدنش حرام میکردم
اما چه کنم این سنت دست وپاگیر زمین است
حیف است این جسم اسمانی درخاک .فرشتگان که به اندازه من فاطمه را نمیشناختند
ومثل من دل در گرو عشق فاطمه نداشتند زجه میزند << پس تو سزاوارتری برای گریستن
علی!!چون فاطمه فاطمه توبوده است>>
نازنینم کجایی که ببینی رازهایم را به چاه می گویم و می گریم.
فاطمه ام! کاش می گفتی وجودم را شرحه شرحه کنم، اما بار این درخواست سنگین را بر
شانه هایم نمی گذاشتی، که اکنون، در این سیاهی نفرت انگیز، جسم نیلوفری ات را با
دست های خودم غسل دهم و کفن کنم؛
آن هم چنین پنهان و دور از چشم خواب زده هایی که تو را از من گرفتند! که تو را غریبانه به
خاک بسپارم، بی آن که حتی نشانی از بی نشانی هایت بر زمین بماند
و اینک، آن چه به جای مانده است، دری سوخته است و بستری که زمانی آرامگاه پیکر
نیلوفری کبود بود و طفلانی یتیم، که داغ نبود دست های نوازش مادر، بر قلب های کوچکشان
چنگ می زند و کودکانه، معصومیت خویش را در بی سرپناهی تاریک و سردِ خانه گریه می کنند.
و علی، چقدر تنهاست...!
من با که گویم این که بهارم خزان شده
ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست
[-Text2-] |
باسلام خدمت شما دوست عزیز امیدوارم ازاین سایت خوشتون اومده باشد
اگرعضواین سایت بشویدمیتوانیددرصفحه ی جانبی برای خود یک صفحه بسازید
پس به ادامه مطلب بروید
امتياز : | نتيجه : 0 امتياز توسط 0 نفر مجموع امتياز : 0 |